به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، ديدار با دانا بارتلت استاد دانشگاه کاروليناي شمالي در هتل محل اقامتش انجام شد. وقتي ساعت 8:30 صبح به آنجا ميروم، حتي يک دقيقه هم منتظر آمدن او نميمانم، خانم بارتلت درست رأس ساعت در لابي هتل حاضر ميشود تا گفتوگو را با حضور مترجم آغاز کنيم. از هنر و رشته تخصصياش يعني طراحي پوستر ميگويد. از فعاليتهايي که براي مردم مظلوم فلسطين انجام داده، از رسانههاي غربي و انحصار خبريشان ميگويد. بارتلت به يک نکته تأکيد بسياري دارد، آن اينکه؛ هرگز به رسانهها اعتماد نداشته امروز در دنياي غرب هرگز نميتوان واقعيتهاي جوامع بشري را با استفاده از رسانههاي غربي بازگو کرد. بارتلت در جايجاي اين گفتوگو از بودنش در ايران ابراز خوشحالي ميکند. بارتلت بهدعوت دبيرکل سومين جشنواره جهاني هنر مقاومت و براي حضور در اين جشنواره به ايران آمده است. آنچه در ادامه ميخوانيد حاصل ساعتي گفتوگو با دانا بارتلت استاد آمريکايي دانشگاه کاروليناي شمالي در پراگ است.
تسنيم: لطفاً خودتان را براي ما معرفي کنيد و از فعاليتهاي هنري و تحصيلاتتان برايمان بگوييد.
دانا بارتلت هستم. رشته طراحي گرافيک را در شعبه دانشگاه کاروليناي شمالي واقع در شهر پراگ تدريس ميکنم. در سال 1988 تحصيل در دانشگاه را تمام کردم. قبل از آن هم کلاسهاي طراحي معماري را دنبال ميکردم. من دانشجوي مسني در دانشگاه بودم و کمي دير به دانشگاه رفتم. ليسانسم را در دانشگاه اِلنوي گرفتم و در فاصله سالهاي 1984 تا 1988 نيز در دانشگاه شهر ليدز در انگلستان فوقليسانسم را اخذ کردم.
تسنيم: کيفيت آثار حاضر در سومين جشنواره جهاني هنر مقاومت را چگونه ديديد؟ آيا اين آثار کيفيتي جهاني داشتند؟
اين يک چيز نسبي و شخصي است. از نظر من خيلي از آثاري که در اين نمايشگاه بود سطحي جهاني دارند، حال چه از نظر تکنيکي و چه از نظر مفهوم و پيامي که دارند. در بخش پوستر که تخصص من است برخي از آثار آنقدر قدرتمند بودند که در ذهن من هم نقش بستهاند.
تسنيم: چگونه به سومين جشنواره جهاني هنر مقاومت دعوت شديد؟
از طرف آقاي صادقي براي شرکت در سومين جشنواره جهاني هنر مقاومت دعوت شدم. پيش از اين نيز در حدود 9 سال پيش براي جشنواره جهاني اسلام تعدادي از آثارم را فرستادم که آن جشنواره نخستين بار بود که من به ايران آمدم.
تسنيم: تاکنون در چه کشورهايي نمايشگاههايتان را برگزار کردهايد؟ موضوع آثاري که براي اين نمايشگاهها برگزيدهايد چه بوده است؟
در آمريکا چند نمايشگاه گرافيک برگزار کردهام که يکي از اين نمايشگاهها مربوط به پوسترهاي فلسطيني بود که در واشنگتن DC برگزار شد. يکي ديگر از نمايشگاههايم نيز مربوط به طرحهاي گرافيکيام بود.
تسنيم: نمايشگاه پوسترهاي فلسطيني در آمريکا را با حمايت چه ارگاني برگزار کرديد؟
نمايشگاه پوسترهاي فلسطين را در سال 2002 بهصورت گروهي و با سرمايه شخصي برگزار کرديم. در اين نمايشگاه چند اثر هم براي کنفرانس انتخاب شد که خوشبختانه اثر من هم جزو اين آثار بود.
تسنيم: کارنامه شما بيانگر فعاليتهاي بسياري در زمينه حمايت از مردم فلسطين است. در سالهاي اخير برخي از هنرمندان دنيا تصصميم گرفتهاند که رژيم صهيونيستي را از نظر فرهنگي تحريم کنند و براي مثال کنسرتهاي موسيقي يا نمايشگاه آثارشان را در اين منطقه برگزار نکنند. آيا شما هم اين جريان را حمايت ميکنيد؟
کاملاً اين حرکت را حمايت ميکنم. بهنظر من نهتنها از نظر فرهنگي، بلکه از همه لحاظ، از جمله آموزشي، دولتي و... بايد اسرائيل را تحريم کرد، تا اين رژيم مجبور به تن دادن به حقوق مردم فلسطين شود.
تسنيم: ايران از ديد شما چگونه کشوري است؟
ايران بسيار زيباست و مردم بسيار دوست داشتني دارد.
تسنيم: ميان آنچه شما در طول دو بار سفر به ايران و مشاهده عيني از ايران درک کرديد و آنچه رسانههاي غربي از ايران ترسيم ميکنند، چقدر فاصله وجود دارد؟
بهطور حتم فاصله بسياري وجود دارد. تصويري که از رسانههاي غربي پخش ميشود، به اين بستگي دارد که دولتهايشان ميخواهند چه تصويري از کشورهاي ديگر براي مردمشان ترسيم کنند. پيش از آنکه به ايران بيايم، نه اخبار گوش ميدادم و نه تلويزيون ميديدم؛ چون معتقد بودم که اين رسانهها بههيچوجه واقعيت را بيان نميکنند. وقتي تصميمم را براي آمدن به ايران گرفته بودم، بسياري از دوستانم از من خواستند که براي آمدن به ايران احتياط کنم. آنها سفر به ايران را خطرناک توصيف ميکردند. خيليها معتقد بودند که ايران وضعيت خاصي دارد.
تسنيم: اکنون که در دومين سفرتان به ايران به سر ميبريد، آيا حرف دوستانتان را قبول داريد؟ آيا آنچه رسانههاي غربي درباره آزادي در ايران ميگويند، درست است؟
چيزي که من ديدم کاملاً با آنچه شنيدم تفاوت داشت. ايرانيها مردمي با ديدي باز هستند. زنان ايران نيز بهخلاف آنچه تصور ميشود؛ ديدي باز نسبت به مسئله حجاب دارند و حجابشان را با آزادي و نگاهي روشن پذيرفتهاند. روز نخستي که من به ايران آمدم، اين ترس را داشتم که در اينجا چگونه بايد لباس بپوشم؟! در ايران، اگر زني براي حجابش چادر را برگزيده، بهطور حتم اين کار را با آزادي و انتخاب شخصي براي خود انتخاب کرده است. من فکر ميکنم که پوشش در ايران جزئي از شخصيت افراد است. ايران يک نظام اسلامي دارد و اين پوشش مردم براي دينشان است. وقتي به ايران آمدم بهنظر شما احترام گزاردم و من هم مانند شما لباس با حجاب به تن کردم.
تسنيم: همين چند روز پيش بود که در فرانسه يکي ديگر از خانمهاي محجبه در اين کشور از کارش اخراج شد و تنها دليل اين کار نيز داشتن حجاب بود. جالب اينکه دادگاه نيز اين اقدام را تأييد کرد و داشتن حجاب را بهخلاف آزادي در فرانسه دانست. ميخواهم بدانم ديدگاه زنان اروپا درباره حجاب چگونه است؟
وقتي با يکي از خانمهاي اهل کشور چک صحبت ميکردم؛ ايشان از تصويب قانون منع حجاب در مدارس فرانسه ابراز خوشحالي ميکرد. من به اين خانم گفتم: چرا اينطور فکر ميکنيد؟ بهتر نيست به فرزندانمان ياد دهيم که با نظرهاي مختلف آشنا شوند. من خودم گاهي کلاه سر ميگذارم، آيا بايد جلوي من را بگيرند!
تسنيم: شما در صحبتهايتان به اين نکته اشاره کرديد که رسانههاي غربي تصوير درستي از واقعيتهاي کشورهاي ديگر، از جمله فلسطين را ارائه نميدهند. حال پرسش اينجا است که براي نشان دادن واقعيت به مردمان کشورهاي غربي چه بايد کرد؟
چيزي که خيلي مهم است اينکه اخباري که در آمريکا پخش ميشود بهخلاف واقعيت است. حال بايد ديد ما براي نشان دادن واقعيت چه ميتوانيم بکنيم. يکي از راههاي بيان واقعيت براي جامعه را کليساهاي آمريکا در پيش گرفتهاند. کليساها نمايندههايي به مناطق مختلف ميفرستند تا آنها با بررسي واقعيتها و ديدن عيني آنچه رخ ميدهند، بيايند و گزارشهايي را به مردم ارائه کنند. اين شيوه يکي از راههاي بيان واقعيت در جوامع غربي است. بااينحال از نظر من بهترين روشي که ميتوان براي بيان واقعيت در پيش گرفت؛ استفاده از رسانهاي بهنام هنر است. از طريق برگزاري نمايشگاهها، با استفاده از ابزار سينما و موسيقي و ارائه کارهاي هنري ميتوان بخشي عظيمي از واقعيتهاي جامعه بشري را نشان داد. بهطور حتم در دنياي امروز و با وضعيتي که رسانههاي امروزي دارند بههيچوجه نميتوان واقعيتها را منعکس کرد. راه ديگري که براي نشان دادن واقعيتها وجود دارد، بيان اين مطلب است؛ انسانها با هم تفاوت ندارند. براي اثبات اين موضوع به ديگران خود من در سفر پيشينم به ايران يک روسري و دامن خريدم و با خودم به کشور چک بردم. در آنجا و در يکي از مهمانيها، دامن و روسري پوشيدم و از آنها هم خواستم که اين لباسها را بپوشند تا ببينند که اين لباسها بسيار راحت هستند و کساني که از آنها استفاده ميکنند با پوشيدن آنها احساس راحتي ميکنند. در واقع آشنايي با اين لباسها و پوشيدنشان موجب نزديکي و درک متقابل انسانها نسبت به هم ميشود.
تسنيم:آيا نمايشگاهي مانند آثار موجود در سومين جشنواره جهاني هنر مقاومت را ميتوان در آمريکا هم برگزار کرد؟
بهنظر من ايران تنها کشوري است که در حال حاضر فلسطينيها را حمايت ميکند. يکي از دلايلي که از آمدنم به ايران لذت ميبرم اين است؛ کاملاً شاهد تلاش ايرانيها براي نشان دادن حقيقت هستم. حال اگر اين تابلوها و اين نمايشگاه را به آمريکا ببريم و براي مردم آنجا نمايش دهيم، بههيچوجه موفق نخواهيم بود. علت اين امر هم آشنا نبودن مردم با واقعيت است. رسانههاي غربي در مقابل ديدگان مردم آمريکا ديواري کشيدهاند که آنها به اين راحتي نميتوانند با واقعيت روبهرو شوند. به همين دليل بايد آرام آرام و قدم به قدم پيش رفت. بايد اينچنين نمايشگاههايي را در آمريکا برگزار کرد تا مردم کمکم با واقعيت روبهرو و آشنا شوند.
تسنيم: آيا نمايشگاهي با موضوع حمايت از مردم فلسطين در آمريکا برگزار ميشود؟
نمايشگاه که برگزار ميشود و ميتوان اين نمايشگاهها را هم با حمايت مؤسسهها و ارگانهاي ديگر در آمريکا برگزار کرد. اما وقتي ارگان يا مؤسسهاي از نمايشگاههايي با موضوع فلسطين و مقاومت حمايت کند، بلافاصله مورد هجوم لابيهاي صهيونيستي قرار ميگيرند. حتي گاهي اين لابيهاي صهيونيستي بهقدري به آن ارگان يا مؤسسه فشار ميآورند که موجب تعطيليشان ميشوند. البته گاهي هم اين فشارها تأثيرگذار نيست و برخي ارگانها کمکهايي در زمينه برگزاري اين نمايشگاهها ميکنند. گاهي نيز خود مردم از ديدن اين نمايشگاهها دوري ميکنند.
تسنيم: نظرتان درباره «هولوکاست» چيست؟ آيا بهفرض پذيرفتن درست بودن اين رخداد، آيا درست است که مردم فلسطين تقاص گناه ديگران را پس دهند؟
از نظر من هولوکاست يک قضيه وحشتناک ضدانساني است و مردم دنيا اهميت بسياري براي انسانهايي که در آن واقعه کشته شدند قائل هستند، اما پرسش اينجا است؛ پس واقعه کشته شدن هفتاد ميليون چيني چه ميشود؟! کارهاي استالين طي 25 سال چرا اهميتي ندارد؟! چرا کسي دراينباره سخن نميگويد؟! از نظر من کشته شدن هر انساني غيرانساني و وحشتناک است. اما اين که اسرائيليها ميخواهند براي کاري که در فلسطين انجام ميدهند، بهانهاي بياورند اصلاً توجيهپذير نيست. اين اصلاً درست نيست که هولوکاست توجيهي براي جنايتهاي اسرائيل در فلسطين باشد.
تسنيم: چه ديدگاهي درباره اتفاقات اخير سوريه داريد؟
کمي سخت است که به حقيقت ماجرا پي ببريم، زيرا درست زماني که برنامه حمله به سوريه روي ميز آمريکا قرار گرفت؛ اخبار مبني بر احتمال اشتباه سرويسهاي اطلاعاتي منتشر شد. آنها بارها گفته بودند که سوريه از بمب شيميايي استفاده کرده، اما در روزهاي آخر، خودشان اخباري مبني بر احتمال اشتباه بودن اين اخبار را اعلام کردند. در واقع خود آمريکاييها اين احتمال را مطرح کردند که ممکن است دولت سوريه از بمبهاي شيميايي استفاده نکرده باشد. به همين دليل نميتوان بهراحتي دراينباره قضاوت کرد.